عجول بودن دختر گلمون
هشت ماه بود که ساکن دلم شده بودی که درد شدیدی سراغ مامان اومد فکر کردم دارم میمیرم زنگ زدم تاکسی تلفنی وخیلی سریع خودمو رسوندم خونه مامان جون از اونجا با دای دای ومامان جون رفتیم بیمارستان ولی چون دکتر خودم بیمارستان نبود نتونستن کاری انجام بدن فقط یه امپول زدن تا دردم کم بشه عصر با مامان جون وبابا رفتیم مطب دکتر ودکتر گفت که باید بستری بشم گفت که یه نفر هم پیشم باشه تا اگه بچه بدنیا اومد وسایل برسونه ما رفتیم بیمارستان ...